English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (4388 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outbound cargo U بار خارج از کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
overseas U ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
abroad خارج از کشور
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
blocked cuurency U پول غیرقابل انتقال به خارج از کشور
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
inbound traffic U مسیر خارج از کشور
oversea U خارج از کشور
oversea command U یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
My brother has gone abroad. برادرم رفته خارجه [خارج از کشور]
to go abroad U به خارج [از کشور] رفتن
not valid abroad U در خارج [از کشور] معتبر نیست
to offshore something U چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
to move one's operation offshore U شرکت خود را به خارج [از کشور] منتقل کردن
offshore company U شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
at home and abroad U در داخل و خارج [از کشور]
internally or abroad U در داخل و خارج [از کشور]
Other Matches
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
land n U کشور
territories U کشور
realm U کشور
soils U کشور
soiling U کشور
soil U کشور
nation U کشور
nations U کشور
stating U کشور
realms U کشور
fatherlands U کشور
state U کشور
stated U کشور
fatherland U کشور
common wealth U کشور
territory U کشور
states U کشور
countries U کشور
country U کشور
state- U کشور
New Zealand U کشور زلاندنو
Nicaragua U کشور نیکاراگوا
fairylands U کشور پریان
fairyland U کشور پریان
Nepal U کشور نپال
Namibia U کشور نامیبیا
Namibia U کشور نامیبی
Malawi U کشور مالاوی
Malaysia U کشور مالزی
Mali U کشور مالی
Mexico U کشور مکزیک
interior ministry U وزارت کشور
Niger U کشور نیجر
Myanmar U کشور میانمار
Maldives U کشور مالدیو
Mozambique U کشور موزامبیک
Luxembourg U کشور لوکزامبورگ
turkey U کشور ترکیه
Singapore U کشور سنگاپور
Somalia U کشور سومالی
Sri Lanka U کشور سریلانکا
Sudan U کشور سودان
Suriname U کشور سورینام
Swaziland U کشور سوازیلند
Sweden U کشور سوئد
Tanzania U کشور تانزانیا
Togo U کشور توگو
Tunisia U کشور تونس
Uganda U کشور اوگاندا
Ukraine U کشور اوکرانی
Uruguay U کشور اوروگوئه
Venezuela U کشور ونزوئلا
Sierra Leone U کشور سیرالئون
Senegal U کشور سنگال
Nigeria U کشور نیجریه
Oman U کشور عمان
Pakistan U کشور پاکستان
Paraguay U کشور پاراگوئه
Peru U کشور پرو
Philippines U کشور فیلیپین
Thailand U کشور تایلند
Portugal U کشور پرتغال
Qatar U کشور قطر
Zimbabwe U کشور زیمبابوه
Rwanda U کشور رواندا
Zambia U کشور زامبیا
Vietnam U کشور ویتنام
Andorra U کشور آندورا
country of origin U کشور مبداء
Czechoslovakia U کشور چکوسلواکی
Spain U کشور اسپانیا
southland U کشور نیمروز
sending state U کشور فرستنده
secretary of state for home affairs U وزیر کشور
sea power U کشور دریایی
department of the enterior U وزارت کشور
respublica U کشور جمهوری
the play of europe U کشور سویس
the superme court U دیوانعالی کشور
Albania U کشور آلبانی
America U کشور امریکا
assyria U کشور اشور
attack origine U کشور اغازکننده تک
traitor to the countruy U خائن کشور
traitor to one's country U خائن به کشور
Canada U کشور کانادا
theocrat U خداوند کشور
the youth of the country U جوانان کشور
respublica U جمهوری کشور
Egypt U کشور مصر
per pais U بوسیله کشور
host nation U کشور میزبان
Morocco U کشور مغرب
midland U داخله کشور
independency U کشور مستقل
Liberia U کشور لیبریا
land of the rising sun U کشور ژاپن
kingdom U کشور قلمروپادشاهی
host country U کشور میزبان
home country U کشور اصلی
fisc U خزانه کشور
ottoman U کشور عثمانی
forwarding country U کشور فرستنده
friendly state U کشور دوست
friendly state U کشور خودی
great power U کشور با قدرت
Greece U کشور یونان
high court of U دیوانعالی کشور
Holland U کشور هلند
Korea U کشور کره
mother countries U کشور اصلی
Honduras U کشور هندوراس
Guyana U کشور گیانا
Guatemala U کشور گواتمالا
Great Britain U کشور انگلیس
Ghana U کشور گانا
Ghana U کشور غنا
Gabon U کشور گابن
Home Office U وزارت کشور
ministry of the interior U وزارت کشور
Hungary U کشور مجارستان
Indonesia U کشور اندونزی
mother country U کشور اصلی
Libya U کشور لیبی
Lesotho U کشور لسوتو
Laos U کشور لائوس
Kuwait U کشور کویت
Kiribati U کشور کیریباتی
Kenya U کشور کنیا
Jamaica U کشور جامائیکا
inland U درون کشور
Finland U کشور فنلاند
Fiji U کشور فیجی
Cambodia U کشور کامبوج
Burma U کشور برمه
Botswana U کشور بوتسوانا
Bhutan U کشور بوتان
Belize U کشور بلیز
Bangladesh U کشور بنگلادش
Bahrain U کشور بحرین
Bahamas U کشور باهاما
Argentina U کشور آرژانتین
Cameroon U کشور کامرون
dependency U کشور غیرمستقل
Eire U کشور ایرلند
Ecuador U کشور اکوادر
Djibouti U کشور جی بوتی
turkeys U کشور ترکیه
Cuba U کشور کوبا
Costa Rica U کشور کاستاریکا
Colombia U کشور کلمبیا
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
dependencies U کشور غیرمستقل
Angola U کشور انگولا
neighboring state [American E] U کشور همسایه
in these parts <adv.> U در این کشور
deportation U اخراج از کشور
neighbouring country [British E] U کشور همسایه
in this country <adv.> U در این کشور
traitor U خائن به کشور
bordering country U کشور همسایه
stating U جمهوری کشور
expulsion U اخراج از کشور
expulsions U اخراج از کشور
nationwide U در سرتاسر کشور
treason U خیانت به کشور
traitors U خائن به کشور
Hungary U مجارستان [کشور]
states U جمهوری کشور
stated U جمهوری کشور
state- U جمهوری کشور
state U جمهوری کشور
citizens U تبعه یک کشور شهروند
dependencies U کشور غیر مستقل
hinterlands U مناطق داخلی کشور
citizen U تبعه یک کشور شهروند
Tibetan U اهل کشور تبت
Equatorial Guinea U کشور گینهی استوایی
San Marino U کشور سان مارینو
Dominican Republic U کشور جمهوری دمینیکان
foreign exchange U پول کشور خارجی
Tibetans U اهل کشور تبت
hinterland U مناطق داخلی کشور
Thais U اهل کشور تایلند
campaigned U مسافرت درداخل کشور
Recent search history Forum search
2off-season
1where is capital of iran
2purchase off the registry
2purchase off the registry
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1recreationist
1کشور پرتقال
1کشور ما سر سبز است
2پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com